دغدغه های شغلی،
كارمندانی كه شغلشان را كتمان می كنند
به گزارش نیازگاه معتقدند هم آه و نفرین مردم پشت سرشان است و هم متهم به فسادند. با وجود آنكه بعضی از كارمندان باعث بدنامی این حرفه شده اند اما خیلی از آنها تلاش می كنند پاك دستی شان را حفظ كنند و نشان دهند همه مثل هم نیستند بلكه آنها هم یك كارمند ساده دولتند با این تفاوت كه مالیات دارایی های مردم را می نویسند و اغلب هم تردید دارند بگویند چه كاره اند!
۲۰ سالی می شود که بعنوان کارشناس ارشد مالیاتی و مامور تشخیص مالیات در سازمان امور مالیاتی کار می کند و برای حفظ امنیت شغلی اش ترجیح می دهد اسمش را نگوید و در این گزارش از نام مستعار «حبیب» استفاده نماید.
او از شغلش راضی است اما به سبب نوع نگاه فرهنگی، بسیاری مواقع نتوانسته یا نمی تواند به دیگران بگوید چه کاره است چونکه همیشه ذهنیت مردم این بوده که ماموران مالیاتی از سلامت لازم برخوردار نیستند و ارتشاء در بخشی که آنها کار می کنند زیاد است. گرچه او همیشه کوشیده خلاف این مورد را اثبات کند اما پس از مدت ها متوجه شده این کار بی فایده است و در نهایت به این نتیجه رسیده که حق با مردم است: «به هر حال تر و خشک به پای هم می سوزند. بنا بر این هر جایی که فکر می کنم ظرفیت فرهنگی کافی وجود ندارد شغلم را کتمان می کنم. بارها شاهد بوده ام که مؤدی به همکارانم گفته «حاضرم به جای اینکه تمام مالیاتمو به حساب دولت بریزم به شما بِدم چون می دونم این پولو دارم به کی میدم اما اگه به حساب دولت بریزم نمی دونم کجا خرج میشه.» چرا؟ شاید به سبب اینکه خدمات وزارت امور اقتصادی و دارایی مثل شهرداری برای مردم ملموس نیست.»
این کارمند اداره مالیاتی مدتی در بخش مالیات بر ارث کار می کرده و درباره تجربه کاری اش به ایسنا می گوید: «زمانی که در بخش مالیات بر ارث کار می کردم ماهانه مبلغی حدود یک میلیارد تومان وصول مالیاتی داشتم که بنا بر آنچه که در فیش حقوقی ما تعریف شده باید نیم درصد از این مبلغ به کارمند مربوطه اختصاص یابد، در حالیکه به من ۶۰۰ هزار تومان پاداش می دادند. همین رفتار سازمانی سبب بی انگیزگی در کارمندان می شود و آنها را به سمت دریافت رشوه سوق می دهد. به عقیده من کارمندان این بخش باید آنقدر از نظر مالی تأمین باشند تا سلامت کاری شان را حفظ کنند.»
حبیب یکی دیگر از مشکلات کاری اش را نبود تکریم کارمند می داند و در اینباره توضیح می دهد: «کسی از ما بعنوان کارمند، پشتیبانی نمی نماید. به عبارتی ما تکریم ارباب رجوع داریم اما تکریم کارمند نداریم. بارها اتفاق افتاده که مودی ها به اداره رجوع و آغاز به داد و بیداد می کنند، حتی در مواردی به کارمند هم فحاشی می کنند و در نتیجه حراست بخش مربوطه با این دیدگاه که «لابد تو چیزی گفتی که ارباب رجوع ناراحت شده» به سادگی کارمند را توبیخ می کند. خیلی از ارباب رجوع ها هم از این مورد سوءاستفاده می کنند تا کارشان پیش برود.»
او همینطور به تمایل مردم برای فرار مالیاتی هم اشاره می کند و این مورد را ناشی از ضعف فرهنگی می داند: «مردم در خیلی از ارگان ها مثل شهرداری یا ثبت احوال به ازای خدماتی که می گیرند، پول پرداخت می کنند اما وقتی به سازمان دارایی رجوع می کنند نمی دانند بابت چه چیزی پول پرداخت می کنند و این پول کجا مصرف می شود چونکه خدماتی که در این حوزه می گیرند برایشان ملموس نیست. بنا بر این با روحیه نه چندان خوبی به ما رجوع می کنند. اگر ما هم حُسن برخورد نداشته باشیم قاعدتا خستگی روانی مان دوچندان می شود.»
کارمند دیگری با اسم مستعار «منصور» به تفاوت پرداخت مالیات در کشورهای جهان سوم و جهان اول اشاره می کند: «مالیات در کشورهای آمریکایی بر مبنای خوداظهاری انجام می شود و اگر این کار صورت نگیرد و به دولت اثبات شود درآمدی که فرد اعلام می کند با درآمد واقعی او همخوانی ندارد، بسته به جرم افراد، جریمه های سنگینی در نظر گرفته می شود و حتی در بعضی موارد ۱۶ سال زندان برای متخلفان هم در نظر گرفته شده است. اما در کشور ما زیرساخت های لازم برای تعیین مالیات مردم وجود ندارد. برای مثال در بخش مالیات بر ارث، سازمان مالیاتی لینک های لازم ارتباطی با بانک ها یا ارگان های دولتی را ندارد و بسیاری مواقع متوجه نمی شویم فردی که فوت شده چه اموالی داشته که بنا بر آن مالیاتش تعیین شود. همین مبحث سبب سوءاستفاده خیلی از افراد می شود. متاسفانه شاهد فرار مالیاتی خیلی از طریق معاملات صوری هم هستیم. سفارشات بالادستی و غیره هم که جای خود دارند.»
او هم به وجود کاستی هایی درباره شغلش اشاره می کند و با این که بسیاری مواقع خجالت می کشد بگوید کارشناس مالیاتی است، باز هم کارش را دوست دارد چون فکر می کند وجود کارمندان سالم هر چقدر هم که کم باشند در این بخش ها لازم است تا کم کم بتوانند این فرهنگ را بین مردم جا بیندازند که همه کارمندان مالیات، رشوه بگیر و فاسد نیستند؛ باآنکه معتقد است: «این جو نسبت به گذشته تغییر زیادی کرده است و تعیین جرایم مالیاتی برای تسلیم اظهارنامه های مالیاتی هم نقش تعیین کننده ای در مشارکت مردم و اعلام واقعی درآمدشان داشته است. به عبارتی تغییرات زیرپوستی در حال شکل گیری است.»
این کارمند از خوبی های شغلش هم می گوید: «شغل ما خوبی هایی هم دارد و فرد را از کارمندی صرف خارج می کند بخصوص اینکه اگر کسی به علوم اجتماعی و روابط عمومی هم علاقمند باشد چون ما با مردم و دغدغه هایشان در تماسیم. زمانی که برای یک ارباب رجوع سالخورده قانون را توضیح می دهم یا کار اداری اش را انجام می دهم برایم لذت بخش است. گاهی رجوع کنندگان من با لبخند یا چشم های پر اشک ناشی از رضایت، یک کتاب دعا یا تسبیح کوچک به من هدیه داده اند. به عقیده من در هر کاری با هر دغدغه و سختی ای که وجود دارد می توان محیط را برای ادامه کار تلطیف کرد.»
یکی دیگراز کارمندان امور مالیاتی ترجیح می دهد از رجوع کننده های ثروتمندی بگوید که برای پرداخت مالیات اموالشان رجوع می کنند و کارمندانی که به احترامشان بلند می شوند. مثل زن سالخورده ای که برای پرداخت مالیات ۱۳ هزار سکه طلا آمده یا ارباب رجوع دیگری که برای پرداخت مالیات ۱۹۰ واحد اداری و ۲۰۰ واحد مسکونی اش به اداره امور مالیاتی مراجعه نموده است.
کارشناس ارشد مالیاتی دیگری که با او درباره دغدغه های کاری اش صحبت می کنم، حدود ۱۵ سال سابقه کار دارد و چندان از کارش راضی نیست اما داشتن چنین فرصت شغلی ای را در اوضاع فعلی غنیمت می داند و باز هم خدا را شکر می کند. او هم دوست ندارد اسمش را بگوید و ترجیح می دهد از اسم مستعار استفاده نماید.
با اینکه انتشار کرونا خیلی از کارمندان دولت را دورکار کرده است اما او مجبور است با وجود کودک چهار ساله ای که دارد در محل کارش حاضر شود چونکه «مدیران سلیقه ای رفتار می کنن». وقت پُر کردن اظهارنامه های مالیاتی هم که می شود، پنجشنبه ها و جمعه ها هم به روزهای کاری شان اضافه می شود.
«المیرا» هم مثل همکارش به مشکلات زیرساختی اشاره می کند و توضیح می دهد: «سامانه ای که مردم و شرکت ها برای وارد کردن اطلاعات یا فهرست حقوقی پرسنلشان به آن رجوع می کنند، پاسخگوی حجم زیاد رجوع کنندگان نیست و مشکل فنی دارد. درست سر ماه و زمانی که شرکت ها باید اطلاعات خود و پرسنلشان را وارد کنند، خراب می شود. این مورد سبب می شود که افراد خشم و اعتراضشان را سر کارمندی که هیچ کاره است، خالی کنند. مثلا ارباب رجوع ۸۰ ساله ای داشتیم که می خواست امور مالیاتی اش را خودش از راه سیستم انجام دهد اما هیچ آشنایی ای به کامپیوتر نداشت و توقع داشت حتی ما کار با کامپیوتر را هم به او یاد بدهیم. اتفاقات این چنینی انرژی زیادی از ما می گیرد در حالیکه این دسته از ارباب رجوع ها می توانند با رفتن به کافی نت کارشان را بدون دردسر انجام دهند. چون فرهنگ سازی کافی صورت نگرفته، خیلی از مردم تمایل دارند به صورت حضوری کارهای مالیاتی شان را انجام دهند و وقتی به دارایی رجوع می کنند و با مشغله کاری زیادِ ممیزهای مالیاتی و پاسخگو نبودن آنها روبه رو می شوند، تنش ایجاد می شود. سازمان امور مالیاتی برای پیشگیری از این تنش یک سامانه تلفنی هم راه اندازی کرده اما این سامانه هم محدودیت نیروی کاری دارد و زمانی که فصل عرضه اظهارنامه های مالیاتی می رسد آنقدر شلوغ می شود و خط ها اشغال است که مردم مجبور می شوند ساعت ها پشت خط بمانند و سرورهای این سازمان پاسخگوی حجم زیاد متقاضیان نیست. سال های گذشته مهلت پر کردن اظهارنامه های مالیاتی خرداد و تیرماه بود اما سال جاری این مدت زمان به سبب شیوع ویروس کرونا بیشتر شد و تیر و مرداد ماه به پُر کردن اظهارنامه مالیاتی افراد حقیقی و شهریورماه هم به پر کردن اظهارنامه افراد حقوقی و املاک اختصاص پیدا کرد که به سبب مشکلات در سیستم، سامانه مالیاتی از اواخر تیرماه باز شد در صورتیکه این سامانه باید هر سال از تاریخ اعلام شده برای پر کردن اظهارنامه باز شود. همین مبحث سبب سردرگمی مردم شد و فشار زیادی را به کارمندان امور مالیاتی تحمیل کرد در نتیجه هم نارضایتی مردم را به وجود آورد.»
این کارمند به حقوق دریافتی اش هم اشاره می کند: «حقوق کارمندان مالیاتی نسبت به کارمندان ارگان های دولتی دیگر بسیار پایین است اما تصور اشتباهی در این حوزه وجود دارد و عامه مردم فکر می کنند چون مالیات بسیاری پرداخت می کنند بخش زیادی از این پول بعنوان حقوق در جیب کارمندان می رود. ما در امور مالیاتی کارمندانی با سابقه کار ۲۸ تا ۳۰ سال داریم که همچنان بعنوان نیروهای قراردادی خدمت می کنند و در نهایت هم با پایین ترین حقوق ممکن بازنشسته می شوند. از طرفی مردم دل خوشی از امور مالیاتی و کارمندانش ندارند چون بابت مالیاتی که پرداخت می کنند احساس می کنند خدماتی دریافت نمی کنند و به عبارتی معتقدند پول زور می دهند بنا بر این به هر نحوی می خواهند از پرداخت آن شانه خالی کنند و خودشان را با کشورهای جهان اول مقایسه می کنند. همین مساله سبب شده مردم احساس خوبی نسبت به کارمندان این حوزه نداشته باشند و بارها پیش آمده که با کارشناسان مالیاتی دست به یقه شده اند یا با آه و نفرین اداره را ترک کرده اند در حالیکه ما کاره ای نیستیم، یک کارمند جزء هستیم و دستوراتی که به ما دیکته شده را انجام می دهیم. در عین حال تلاش می نماییم اخلاق را رعایت نماییم و با کمترین امکاناتی که به ما اختصاص داده شده زندگی سالمی داشته باشیم. ناگفته نماند که ارباب رجوع هایی هم داریم که قدردان زحمات برخی کارمندان با وجدان و پاسخگو هستند و همین دعاهای خیر مردم انگیزه کاری ما را بیشتر می کند.»
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب