پیش بینی بازار بورس
قزوین سیدمهدی تقوی، تحلیلگر بازارهای مالی و مدرس دوره تخصصی بازار سرمایه در مركز آموزش جهاد دانشگاهی قزوین، در یادداشتی كه با عنوان سفارش های كاربردی برای معامله گری در بورس ایران نوشته و آنرا در اختیار ایسنا قرار داده است، می نویسد: حدوداً در اوایل سال 99 و سرمستی روزهای سبز و صف خریدهای پی در پی بازار بود كه همه فعالان بازار سرمایه شامل تازه واردان و كهنه كاران بورس، منتظر یك ریزش بزرگ بودند و اعتقاد داشتند كه اوضاع برای همیشه به این سبزی و جذابی باقی نمی ماند.
رفته رفته در رسانه ها و گپ و گفت های بورسی، خبرهایی منتشر می شد که در آن احتمال ریزش بازار در اواخر شهریور ۹۹ مطرح می شد و تقریباً بیشتر فعالان بورس خودشان را آماده کرده بودند تا اواخر مرداد سهامشان را بفروشند و نقد کنند تا بیشترین بازده را از بازار بگیرند.
آن روزها همه غرق در سودهای مرکب و چند صددرصدی بودیم و شاید همین سودهای نجومی بود که موجب می شد درگیر اعتمادبه نفس کاذب شویم و حس نماییم می توانیم با فروختن سهاممان پیش از ریزش بزرگ بورس، رکب بزرگی به بازار بزنیم و بعد هم درحالی که مشغول شمردن اسکناس های صد دلاریمان هستیم به ریش بورس و افرادی که در آن گرفتارشده اند بخندیم.
همه فکر می کردند می توانند از بازار چابک تر باشند و یقین داشتند که پیش از ریزش نقد می کنند. اما برخلاف همه تصورات و استراتژی های رؤیایی مان، بازار از شروع مرداد روند ناساز کوک کرد و یک باره طوری رفتار کرد که شاید هیچ کس انتظارش را در آن زمان نداشت.
در ابتدا همه آنرا اصلاحی می دانستیم که در بین یک روند صعودی قرار گرفته و منتظر رالی صعودی بعدازآن بودیم. همه مان در گوشه ذهن و خلوتمان منتظر شاخص ۸ میلیون واحدی صداوسیما بودیم؛ بااینکه کلی به آن پیش بینی خندیده بودیم و آنرا سوژه خنده و شوخی هایمان کریم؛ اما شاید باورمان شده بود که به زودی به شاخص ۸ میلیون واحدی می رسیم و قله را هرچه سریعتر فتح خواهیم کرد.
ابتدا ریزش های بازار را انکار کردیم و دست از خوش بینی برنداشتیم، همه می گفتند که خودشان بورس را پایین آورده اند که در منفی ها جمع کنند و سود خوبی به جیب بزنند. اما ریزش قیمت ها ادامه پیدا کرد و از سودهای چند صددرصدی مان کم شد.
حالا بجای تجربه سود مرکب و تأثیر فوق العاده جذاب آن، درگیر پدیده دردناک ضرر مرکب شده ایم و هرروز که بیدار می شویم می بینیم چیزی بیشتر از آنکه انتظارش را داشتیم ضرر کرده ایم و ارزش دارایی مان هرروز مقابل چشممان کم می شود.
در اواسط مرداد نم نم ترس به سراغمان آمد و چشم امیدمان به مهربانی دولت و حمایت آن از بازار سرمایه و عرضه صندوق ETF دارا دوم (پالایشی یکم) بود که شاید به کمک عرضه آن و اخبار مثبتش، بازار مجدد به روند صعودی گذشته برگردد.
همین طور طلب کمک از سازمان بورس و بزرگان بازار داشتیم تا شاید به همت آنها، فرجی در ایام قرمز بازار اتفاق بیافتد. اما وقتی دیدیم حتی حقوقی ها که کاملاً دستوری مجبور به پشتیبانی از بازار شده بودند و مقداری سهام خریداری نموده بودند، در حال فروش همان سهم هستند، امیدمان ناامید شد.
تجربه نشان داده است که به زودی این ترسمان تبدیل به خشم می شود و همانطور که همه مان می دانیم بدترین تصمیم هایمان را با همان خشم و غضب خواهیم گرفت؛ تصمیم های اشتباهی مانند: فروش هیجانی سهام، حتی با قیمتی کمتر از ارزش ذاتی آن.
و بعدازآن درگیر یأس و ناامیدی شدید می شویم و شاید به آن فکر نماییم که من مرد این بازار نیستم و برای آن ساخته نشده ام و بهتر است به دنبال حرفه دیگری باشم یا بازار دیگری را برای سرمایه گذاری انتخاب کنم.
این بدترین دوره زمانی در یک سرمایه گذاری است. اما باید به خوبی بدانیم که همه ما درگیر این چرخه های تکرارشونده می شویم که شاید بسیار خسته کننده و فرسایشی نیز باشد. از سرمستی روزهای صف خرید تا ناامیدی روزهای مثبت ۵ درصدی و بالعکس.
من پیشگو نیستم و از آینده هم خبر ندارم. تاریخ هم بارها نشان داده که پیش بینی ها بیشتر از اینکه در مورد واقعیت بنویسند، نقطه نظر شخصی نویسنده را مطرح می کنند. اما باتوجه به شرایط کنونی بازار، واکنش فعالان بازار را می توانم در دو حالت کلی در مورد آینده حدس بزنم:
حالت اول: بازار با در پیش گرفتن روند صعودی، مقداری از استرس و یاس سرمایه گذاران بکاهد و فرصت فروش خوبی را در اختیارشان قرار دهد. البته صعودی که شاید ادامه بیابد و فروش در آن کار اشتباهی باشد.
حالت دوم: باتوجه به آماری که طی این مدت منتشرشده است متوجه می شویم که از شروع سال ۹۹ حدود ۱۱۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی وارد بازار شده است که برآورد می شود این مبلغ با سودی که تابحال به همراه داشته به سرمایه در حدود ۲۵۰ هزار میلیارد تومان رسیده باشد.
چنانچه سرمایه گذاران و مالکان این سرمایه از تداوم رشد بازار سرمایه ناامید شوند و دوران طلایی بورس در ذهنشان اختتام یابد، بطور قطع تصمیم به خروج و نقد کردن سهامشان می گیرند حتی با متحمل شدن مقداری ضرر. که در این صورت دیگر شاهد قله ها و قیمت های قبلی در بازار به این زودی ها نخواهیم بود و ممکنست ریزش بازار بیش از این ادامه پیدا کند.
در نظر داشته باشید که هر ۲ حالت بالا فقط فرضیه هستند و فعلاً نشانه یا شواهد کافی و محکمه پسند برای رد یا پذیرش هیچ یک از آنان وجود ندارد؛ حتی شاید حالت سومی پدیدار شود که در این یادداشت به آن اشاره نشده باشد.
در آخر آنچه مسلم است، روند صعودی بازار سرمایه و پیشی گرفتن آن از کلیه بازارهای موازی در بلندمدت است، پس شما را به آرامش و کنترل خشم و هیجان در بازار دعوت می کنم و سخنم را با یک جمله از جورج سوروس به انتها می برم: «اگر سرمایه گذاری تان سرگرم کننده است، اگر به شما خوش می گذرد، احتمالاً هیچ پولی درنمی آورید! سرمایه گذاری خوب طاقت فرسا است».
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب